2022-07-27 05:39 AM
بازرگانی ورشکسته شد و طلبکارهایش او را به دادگاه کشاندند. بازرگان با یک وکیل مشورت کرد و وکیل به او گفت : " در دادگاه هر کس از تو چیزی پرسید بگو بله !!"
بازرگان هم پولی به وکیل داد و قرار شد بقیه پول را بعد از دادگاه به وکیل بدهد.
روزِ دادگاه فرا رسید و بازرگان در جوابِ قاضی و طلبکارها فقط می گفت ؛ بله ...بله
تا این که قاضی گفت : " این بیچاره بخاطر بدهکاری عقلش را از دست داده، بهتراست شما او را ببخشید.
طلبکارها هم که دلشان به حالِ او سوخته بود او را بخشیدند
فردای آن روز وکیل به خانه یِ بازر گان رفت و بقیه پولش را طلب کرد ، مرد بدهکار در جوابِ وکیل گفت: "بله" وکیل با تعجب گفت :" باهمه بله با ما هم بله؟!!"
بازرگان هم پولی به وکیل داد و قرار شد بقیه پول را بعد از دادگاه به وکیل بدهد.
روزِ دادگاه فرا رسید و بازرگان در جوابِ قاضی و طلبکارها فقط می گفت ؛ بله ...بله
تا این که قاضی گفت : " این بیچاره بخاطر بدهکاری عقلش را از دست داده، بهتراست شما او را ببخشید.
طلبکارها هم که دلشان به حالِ او سوخته بود او را بخشیدند
فردای آن روز وکیل به خانه یِ بازر گان رفت و بقیه پولش را طلب کرد ، مرد بدهکار در جوابِ وکیل گفت: "بله" وکیل با تعجب گفت :" باهمه بله با ما هم بله؟!!"