امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
احادیث و روایات اخلاقی
#1
بسم الله الرحمن الرحیم

احادیث و روایات اخلاقی
Like پاسخ
#2
وَ فِي الْخَبَرِ النَّبَوِيِّ ص أَنَّهُ يُفْتَحُ لِلْعَبْدِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى كُلِّ يَوْمٍ مِنْ أَيَّامِ عُمُرِهِ أَرْبَعٌ وَ عِشْرُونَ خِزَانَةً عَدَدَ سَاعَاتِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ فَخِزَانَةٌ يَجِدُهَا مَمْلُوءَةً نُوراً وَ سُرُوراً فَيَنَالُهُ عِنْدَ مُشَاهَدَتِهَا مِنَ الْفَرَحِ وَ السُّرُورِ مَا لَوْ وُزِّعَ عَلَى أَهْلِ النَّارِ لَأَدْهَشَهُمْ عَنِ الْإِحْسَاسِ بِأَلَمِ النَّارِ وَ هِيَ السَّاعَةُ الَّتِي أَطَاعَ فِيهَا رَبَّهُ
ثُمَّ يُفْتَحُ لَهُ خِزَانَةٌ أُخْرَى فَيَرَاهَا مُظْلِمَةً مُنْتِنَةً مُفْزِعَةً فَيَنَالُهُ مِنْهَا عِنْدَ مُشَاهَدَتِهَا مِنَ الْفَزَعِ وَ الْجَزَعِ مَا لَوْ قُسِمَ عَلَى أَهْلِ الْجَنَّةِ لَنَقَّصَ [لَنَغَّضَ عَلَيْهِمْ نَعِيمَهَا وَ هِيَ السَّاعَةُ الَّتِي عَصَى فِيهَا رَبَّهُ
ثُمَّ يُفْتَحُ لَهُ خِزَانَةٌ أُخْرَى فَيَرَاهَا خَالِيَةً لَيْسَ فِيهَا مَا يَسُرُّهُ وَ لَا يَسُوؤُهُ وَ هِيَ السَّاعَةُ الَّتِي نَامَ فِيهَا أَوِ اشْتَغَلَ فِيهَا بِشَيْ‌ءٍ مِنْ مُبَاحَاتِ الدُّنْيَا فَيَنَالُهُ مِنَ الْغَبْنِ وَ الْأَسَفِ عَلَى فَوَاتِهَا- حَيْثُ كَانَ مُتَمَكِّناً مِنْ أَنْ يَمْلَأَهَا حَسَنَاتٍ مَا لَا يُوصَفُ وَ مِنْ هَذَا قَوْلُهُ تَعَالَى ذٰلِكَ يَوْمُ التَّغٰابُنِ.

در حديث ديگرى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) آمده است كه: (روز قيامت براى هر بنده اى از بندگان خدا براى هر روزى از ايام عمرش بيست و چهار خزانه گشوده مى شود به تعداد ساعات شب و روز، خزانه اى را مملو از نور و سرور مى بيند و به هنگام مشاهده آن، چنان خوشحالى و انبساطى به او دست مى دهد كه اگر بر تمام اهل دوزخ تقسيم كنند درد آتش را فراموش مى كنند و اين همان ساعاتى است كه پروردگارش را اطاعت كرده.
سپس ديگرى را براى او مى گشايند آن را تاريك و متعفن و ترسناک مى يابد و چنان ترس و وحشتى به او دست مى دهد كه اگر [آن] تقسيم بر اهل بهشت شود لذت نعمت هاى آن را فراموش مى كنند و آن ساعتى است كه در آن معصيت خدا را كرده است!
سپس خزينه ديگرى را براى او مى گشايند آن را خالى مى بيند نه در آن اسباب سرور است و نه ناراحتى و اين ساعتى است كه در آن خوابيده يا مشغول اعمال مباح دنيا بوده، چنان حالت تأسف و احساس غبن به او دست مى دهد كه قابل توصيف نيست؛ زيرا مى توانست آن را از حسنات پر كند و نكرد و اين است كه خداوند مى فرمايد: «ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ».
سوره تغابن، آيه 9.


منبع :
منبع ما :  از محجه البیضا / فیض کاشانی
عدة الداعي و نجاح الساعي‏، حلّى، احمد بن محمد ابن فهد، ص 113.
بحار مجلسی،ج 3،ص 267،هامش کتاب عدّة الداعی.

لینک منبع : https://lib.eshia.ir/71576/1/113
Like پاسخ
#3
عنوان : قرین

بسم الله الرحمن الرحیم



قَالَ قَيْسُ بْنُ عَاصِمٍ‏
وَفَدْتُ مَعَ جَمَاعَةٍ مِنْ بَنِي تَمِيمٍ إِلَى النَّبِيِّ ص فَدَخَلْتُ وَ عِنْدَهُ الصَّلْصَالُ بْنُ الدَّلَهْمَسِ‏ فَقُلْتُ يَا نَبِيَّ اللَّهِ عِظْنَا مَوْعِظَةً فَإِنَّا قَوْمٌ نَعْبُرُ فِي الْبَرِّيَّةِ
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
إِنَّ مَعَ الْعِزِّ ذُلًّا وَ إِنَّ مَعَ الْحَيَاةِ مَوْتاً
وَ إِنَّ مَعَ الدُّنْيَا آخِرَةً وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ حَسِيباً وَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ رَقِيباً
وَ إِنَّ لِكُلِّ حَسَنَةٍ ثَوَاباً وَ لِكُلِّ سَيِّئَةٍ عِقَاباً وَ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَاباً
وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لَكَ يَا قَيْسُ مِنْ قَرِينٍ يُدْفَنُ مَعَكَ وَ هُوَ حَيٌّ وَ تُدْفَنُ مَعَهُ وَ أَنْتَ مَيِّتٌ
فَإِنْ كَانَ كَرِيماً أَكْرَمَكَ وَ إِنْ كَانَ لَئِيماً أَسْلَمَكَ
ثُمَّ لَا يُحْشَرُ إِلَّا مَعَكَ وَ لَا تُبْعَثُ إِلَّا مَعَهُ وَ لَا تُسْأَلُ إِلَّا عَنْهُ
فَلَا تَجْعَلْهُ إِلَّا صَالِحاً فَإِنَّهُ إِنْ صَلَحَ آنَسْتَ بِهِ وَ إِنْ فَسَدَ لَا تَسْتَوْحِشُ إِلَّا مِنْهُ
وَ هُوَ فِعْلُكَ

فَقَالَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ أُحِبُّ أَنْ يَكُونَ هَذَا الْكَلَامُ فِي أَبْيَاتٍ مِنَ الشِّعْرِ نَفْخَرُ بِهِ عَلَى مَنْ يَلِينَا مِنَ الْعَرَبِ وَ نَدَّخِرُهُ
فَأَمَرَ النَّبِيُّ ص مَنْ يَأْتِيهِ بِحَسَّانَ‏ بْنِ ثَابِتٍ‏ قَالَ فَأَقْبَلْتُ أُفَكِّرُ فِيمَا أَشْبَهَ هَذِهِ الْعِظَةَ مِنَ الشِّعْرِ فَاسْتَتَبَ‏  لِيَ الْقَوْلُ قَبْلَ مَجِي‏ءِ حَسَّانَ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص قَدْ حَضَرَتْنِي أَبْيَاتٌ أَحْسَبُهَا تُوَافِقُ مَا تُرِيدُ فَقُلْتُ‏
تَخَيَّرْ خَلِيطاً مِنْ فِعَالِكَ إِنَّمَا قَرِينُ‏ / الْفَتَى فِي الْقَبْرِ مَا كَانَ يَفْعَلُ‏
وَ لَا بُدَّ بَعْدَ الْمَوْتِ مِنْ أَنْ تُعِدَّهُ‏ لِيَوْمٍ /يُنَادَى الْمَرْءُ فِيهِ فَيُقْبِلُ‏
فَإِنْ كُنْتَ مَشْغُولًا بِشَيْ‏ءٍ فَلَا تَكُنْ‏ /بِغَيْرِ الَّذِي يَرْضَى بِهِ اللَّهُ تُشْغَلُ‏
فَلَنْ يَصْحَبَ الْإِنْسَانُ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهِ‏/ وَ مِنْ قَبْلِهِ إِلَّا الَّذِي كَانَ يَعْمَلُ‏
أَلَا إِنَّمَا الْإِنْسَانُ ضَيْفٌ لِأَهْلِهِ‏ يُقِيمُ / قَلِيلًا بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَرْحَلُ

قيس بن عاصم گفت:با جمعى از قبيلۀ بنى تميم خدمت پيامبر خدا(صلّى الله عليه و آله) رسيديم و صلصال بن دلهمس نزد او بود،
گفتم:اى پيامبر خدا )ما را موعظه‌اى كن كه ما در بيابان رفت و آمد داريم،
فرمود:همانا ذلت با عزّت،و مرگ با زندگى،و آخرت با دنياست.و براى هر چيزى حسابگرى و براى هر چيزى مواظبى و براى هر حسنه‌اى ثوابى و براى هر كار بدى مجازاتى و براى هر مدّتى پایان معینی است.
اى قيس به ناچار تو را همنشينى است كه همراه تو دفن مى‌شود و در حالى كه او زنده است و تو با آن دفن مى‌شوى در حالى كه تو مرده‌اى،اگر او كرامت داشته باشد،تو را گرامى خواهد داشت و اگر پست باشد،تو را تسليم خواهد كرد،
آنگاه او محشور نمى‌شود مگر با تو و برانگيخته نمى‌شود مگر با تو
،از تو فقط‍‌ در بارۀ او سؤال خواهد شد،
بنا بر اين جز همنشينى شايسته انتخاب مكن كه اگر شايسته و صالح باشد با آن مأنوس مى‌شوى و اگر فاسد باشد،تنها از آن بترس
،آن همنشين،عمل توست.

قيس گفت:اى پيامبر خدا دوست دارم اين سخن در ابياتى از شعر گفته شود كه با آن به عرب‌هاى ديگر افتخار كنيم و ذخيره‌اى براى ما باشد.
پيامبر فرمود:حسان بن ثابت را نزد او آوردند.قيس مى‌گويد:من انديشيدم كه اين موعظه را در چه قالبى از شعر ريزم و پيش از آمدن حسان بن ثابت،سخن بر من هموار شد
و گفتم:اى پيامبر خدا ابياتى به نظرم رسيد كه گمان مى‌كنم با آنچه شما اراده كرده‌ايد موافق باشد،
پس گفتم:
(ترجمه شعر از عربی)
براى خود همنشينى از كارهايت انتخاب كن،كه همنشين انسان در قبر همان چيزى است كه انجام داده،
به ناچار بايد آن را براى پس از مرگ آماده كنى،براى روزى كه انسان ندا داده مى‌شود و او مى‌پذيرد.
اگر به چيزى مشغول هستى،جز به آنچه خوشنودى خدا در آن است مشغول مباش.
انسان را پس از مرگ و پيش از آن همنشينى نيست،به جز عملى كه كرده است
،آگاه باشيد كه انسان،مهمان خانوادۀ خويش است، اندكى ميان آنها مى‌ماند و آنگاه كوچ مى‌كند.

———حدیث مرتبط—————-
امير المؤمنين(عليه السّلام)فرمود:براستى كه مرد مسلمان را سه دوست است دوستى كه ميگويد: من در زندگى و مرگ با تو همراهم و آن كردار او است و دوستى كه ميگويد:من تا لب گور بهمراه تو هستم و سپس رهايت خواهم كرد و آن فرزندان اويند و دوستى كه ميگويد:من تا دم مرگ هستم و آن ثروت اوست كه چون مرد مال وارث است.
الخصال / ترجمه فهری ;  ج ۱  ص ۱۲۸
————————————-

منبع :
الخصال  ج۱ ص۱۱۴
معاني الأخبار  ج۱ ص۲۳۲
الأمالی (للصدوق)  ج۱ ص۲
روضة الواعظین  ج۲ ص۴۸۷
بحار الأنوار  ج۶۸ ص۱۷۰
بحار الأنوار  ج۷۴ ص۱۱۰
لینک منبع با 4 ترجمه لینک (https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/315661/translate)
Like پاسخ
#4
عنوان : ده خصلت

روایت از امام رضا علیه السلام
وَ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ :
لاَ يَتِمُّ عَقْلُ اِمْرِئٍ مُسْلِمٍ حَتَّى تَكُونَ فِيهِ عَشْرُ خِصَالٍ
اَلْخَيْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ وَ اَلشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ
يَسْتَكْثِرُ قَلِيلَ اَلْخَيْرِ مِنْ غَيْرِهِ وَ يَسْتَقِلُّ كَثِيرَ اَلْخَيْرِ مِنْ نَفْسِهِ
لاَ يَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ اَلْحَوَائِجِ إِلَيْهِ وَ لاَ يَمَلُّ مِنْ طَلَبِ اَلْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ
اَلْفَقْرُ فِي اَللَّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ اَلْغِنَى وَ اَلذُّلُّ فِي اَللَّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ اَلْعِزِّ فِي عَدُوِّهِ
وَ اَلْخُمُولُ أَشْهَى إِلَيْهِ مِنَ اَلشُّهْرَةِ

ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ اَلْعَاشِرَةُ وَ مَا اَلْعَاشِرَةُ
قِيلَ لَهُ مَا هِيَ
قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ
لاَ يَرَى أَحَداً إِلاَّ قَالَ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ أَتْقَى

?إِنَّمَا اَلنَّاسُ رَجُلاَنِ رَجُلٌ خَيْرٌ مِنْهُ وَ أَتْقَى وَ رَجُلٌ شَرٌّ مِنْهُ وَ أَدْنَى فَإِذَا لَقِيَ اَلَّذِي شَرٌّ مِنْهُ وَ أَدْنَى قَالَ لَعَلَّ خَيْرَ هَذَا بَاطِنٌ وَ هُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ خَيْرِي ظَاهِرٌ وَ هُوَ شَرٌّ لِي وَ إِذَا رَأَى اَلَّذِي هُوَ خَيْرٌ مِنْهُ وَ أَتْقَى تَوَاضَعَ لَهُ لِيَلْحَقَ بِهِ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ فَقَدْ عَلاَ مَجْدُهُ وَ طَابَ خَيْرُهُ وَ حَسُنَ ذِكْرُهُ وَ سَادَ أَهْلَ زَمَانِهِ .

خرد مرد مسلمان كامل نشود تا برخوردار از ده خصلت شود:
1 -به خير او اميد باشد،2-و از شرّش ايمنى،
3-خوبى و خير ديگران را بسيار شمارد،4-و خير بسيار خود را اندك و ناچيز،
5-نه از مراجعۀ نيازمندان به خود خسته شود،6-و نه در طول عمر از طلب و تحصيل علم و دانش ملول و خسته گردد،
7-فقر در راه خداوند از توانگرى در غير راه حقّ‌،8-و خوارى در راه حقّ‌ از سربلندى در راه دشمن خدا نزد او محبوبتر است،
9-نزد او؛گمنامى از شهرت مطلوب‌تر است،
سپس آن حضرت عليه السّلام افزود:دهم و چه دهمى‌؟
پرسيدند:آن چيست‌؟
فرمود:كسى را نبيند جز آنكه گويد:او از من بهتر و پرهيزگارتر است،
همانا مردمان[در نزد او]دو دسته‌اند:يكى بهتر و پرهيزگارتر از او،و ديگرى بدتر و پست‌تر از او،پس چون با بدتر و پست‌تر از خود برخورد كند گويد:شايد نيكى و خيرش در باطن است،كه آن بخير او است،و خير و خوبى من آشكار است كه آن به شرّ من است.و هر گاه با كسى كه از او بهتر و پرهيزگارتر است برخورد كند در برابرش تواضع نمايد تا بدو ملحق گردد،
پس هر گاه چنين كند مجد و بزرگواريش بالا گيرد و خيرش پاك و دلپسند،و نامش نيكو شود،و آقا و سرور مردم عصر خود گردد.

منبع : تحف العقول , جلد۱ , صفحه۴۴۳
لینک منبع (https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/304313/translate)
Like پاسخ


پرش به انجمن: