بنام خدا
در معتبرترين كتاب روائى شيعيان روايت صحيح السندى آمده كه در آن از امام حسن عسكرى در مورد رفتار با كردها سئوال مي شود كه ايشان دستور برخورد با شمشیر (تحکم و استفاده از زور) را صادر مي كند:
«وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ وَ غَيْرِهِ أَنَّهُ كَتَبَ إِلَيْهِ يَسْأَلُهُ عَنِ الْأَكْرَادِ فَكَتَبَ إِلَيْهِ لَا تُنَبِّهُوهُمْ إِلَّا بِحَدِّ السَّيْفِ؛
از احمد بن ابى عبدالله نقل شده كه به امام حسن عسكرى نامه نوشته و در مورد كردها از ايشان كسب تكليف كرده و امام حسن عسكرى در پاسخ مي نويسد كه: كردها را بايد فقط با شمشير تنبيه كرد.»
محمد تقى مجلسى در كتاب روضة المتقين جلد ١٠ صفحه ٢٧٨ نوشته است: روايت صحيح است. همچنين علامه محمد باقر مجلسى نيز اين روايت را در كتاب مرآة العقول جلد ٢٤ صفحه ٥٧ به عنوان يك روايت صحيح السند آورده است.
چکيده
در مبانی اعتقادی شیعه که بر گرفته از قرآن کریم و روایات اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم میباشد، تقوا تنها ملاک و معیار سنجش ارزشهاست و قومیتها، رنگها، کشورها و ... هیچ نقشی در این ارزش سنجی ندارد و روایاتی که از قوم کرد مذمت میکند ناظر به افرادی از کردهاست که در عصر صدور روایات هنوز به یکتاپرستی نگرویده بودند و علاوه بر شرک، رفتار مناسبی هم با مردم نداشتند و بیشتر به کار غارتگری اموال مردم بیدفاع مشغول بودند و آمدن این روایات در ابواب قطاع الطریق، اسیر گرفتن، ازدواج با کنیزان، محاربه با مشرکان و ... گویای همین واقعیت میباشد.
مقدمه
در نگرش قرآن کریم هیچ کدام از قومیتها مانند کرد و ترک و فارس و ... نشانه برتری نیست و کرامت انسان مربوط به نژاد و نسب و از این قبیل امور نیست، چنانکه خداوند فرمود:
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ
(اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد؛ (اينها ملاك امتياز نيست،) گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ خداوند دانا و آگاه است).
اما برخی بیتوجه به اینگونه آیات و با استناد به روایاتی که یا سند ضعیفی دارند و یا دلالتشان بر مطلبی دیگر است، خواستند شیعه را مخالف با قومیت کرد قلمداد کنند و این در حالی است که شیعه خود را پیرو محض قرآن کریم با تفسیر اهل بیت سلام الله علیهم میداند که معصوم بوده و از مسیر قرآن خارج نمیشوند.
1. روایات ناظر به افراد خاصی از کردها نه قومیت کُرد
در روایتی از احمد بن ابى عبدالله نقل شده كه به امام حسن عسكرى نامه نوشته و در مورد كردها از ايشان كسب تكليف كرده و امام حسن عسكرى سلام الله علیه در پاسخ مي نويسد كه: كردها را بايد فقط با شمشير تنبيه كرد.
با دقت در اینگونه روایات، این حقیقت روشن است که نظر راوی و امام معصوم قومیت کردها نبوده است و بلکه مقصود، جماعت خاصی از ایشان بودند که برای فروش اجناسشان در آن زمان به شهرها میرفتند و اخلاق و رفتارشان نادرست بود و حیله میکردند و جنس فاسد را به جای جنس سالم و صحیح میفروختند، از این رو معاشرت با آنان در حدیث منع شده است و در واقع به خاطر اخلاق زشت این دسته از کردهاست که باید با شمشیر یعنی اجرای قانون شرع وادار به مراعات در احکام معامله شوند و چون شمشیر نماد اجرای عدالت است چنین دستوری داده شده است نه اینکه این افراد از دم تیغ گذرانده شوند.
اگر پذیرفته شود که علامه محمد باقر مجلسی سند این روایت را معتبر میداند، باید به شرح وی نیز توجه شود که مینویسد: مراد از کردها، افرادی بودند که دست به دزدی میزدند2
این یعنی در نگاه علامه نیز قوم کرد ملاک نیست و بلکه در آن زمانها عدهای از کردها دست به دزدی و غارت و بدرفتاری میکردند که جز با زور به راه راست نمیآمدند.
حتی علامه محمد تقی مجلسی هم این روایت را ذیل روایات دزدان و کسانی که کارشان غارت اموال مردم بود، آورده است(3)
و خود این گویاترین دلیل بر این است که علمای شیعه، احکام افرادی خاص را از کردها را از امامان معصوم سلام الله علیهم میپرسیدند و آن حضرات نیز حکم همین افراد را دادهاند نه قوم کردها را.
شیخ حر عاملی نیز این روایت را ذیل باب جواز جنگ با قطاع الطریق آورده است که میرساند مراد روایات قوم کردها نبود و بلکه عدهای بودند که با گرفتن راه کاروانها اموال مردم را غارت میکردند(4)
مسلمان نبودن قوم کرد در عصر ائمه سلام الله علیهم
از برخی روایات استفاده میشود که کردها در زمان ائمه مسلمان نبودند و دائم با مسلمانان در جنگ بودند و اینگونه روایات ناظر به آن عصر میباشد و شامل کردهای عصرهای بعدی نمیشود که در این نوشتار به چند نمونه از این روایات اشاره میشود.
شیخ طوسی در روایتی از حسین بن منذر نقل میکند که به امام صادق سلام الله علیه گفتم: ما کردها را برای چوپانی گوسفندان به کار میگیریم و آنها آتش پرست هستند و گاهی گوسفندان را ذبح میکنند، امام فرمود: دوست ندارم در مالت اینگونه رفتار شود، بدرستی که ذبیحه با اسم الله حلال میشود و غیر مسلمان هنگام ذبح اسم الله را نمیبرد. (5)
در روایت دیگری اسماعیل بن فضل از امام صادق سلام الله علیه میپرسد: اگر کردها هنگام جنگ اسیر شوند، آیا فروش آنها به عنوان برده و ازدواج با کنیز آنها جایز است؟ امام فرمود: بلی(6
از این روایات میتوان استفاده کرد که در زمان صدور این روایات، کردها افرادی غیر مسلمان، آتش پرست و مشرک بودند و برخی از آنها به غارتگری مشغول بودند و رفتار خوبی هم با امردم نداشتند و نمیتوان قومیت کرد را در هر عصری مشمول این روایات دانست؛ زیرا آنها بعد از مسلمان شدن همانند دیگر مسلمانان هستند و قومیت کردیشان هیچ نقصی بر فضیلت و کرامتشان وارد نمیکند و تقوای الهی تنها ملاک برتری است.
نتیجه گیری
- ۱. مبانی شیعه بر گرفته از قرآن کریم و اهل بیت عصمت سلام الله علیهم میباشد که تنها معیار سنجش ارزشها را تقوای الهی میداند نه قومیت و رنگ و نژاد.
- ۲. این روایات ناظر به افراد خاصی از کردها و آن هم در عصری بود که هنوز نور ایمان در قلب این قوم وارد نشده بود و در کنار شرک و آتش پرستی، به غارت اموال مردم میپرداختند.
- ۳. علمای شیعه نیز در شرح این روایات گفتهاند که مراد قوم کرد نبوده و بلکه منظور افرادی از کردها بودند که رفتار شایستهای با مردم نداشتند.
1. حجرات/ 13.
2 . رک: مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، 1404ق، ج24، ص57. مجلسى، محمد باقر، ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، 1406ق، ج16، ص441.
3 . رک: مجلسى، محمدتقى، روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، قم، موسسه فرهنگی اسلامی کوشانبور، چاپ دوم، 1406ق، ج10، ص278.
4 . رک: حر عاملى، محمد، وسائل الشيعة، قم، موسسه آل البیت، چاپ اول، 1409ق، ، ج28، ص382.
5 . طوسى، محمد، تهذيب الأحكام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق، ج9، ص63: عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُنْذِرِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّا نَتَكَارَى هَؤُلَاءِ الْأَكْرَادَ فِي أَقْطَاعِ الْغَنَمِ وَ إِنَّمَا هُمْ عَبَدَةُ النِّيرَانِ وَ أَشْبَاهُ ذَلِكَ فَتَسْقُطُ الْعَارِضَةُ فَيَذْبَحُونَهَا وَ يَبِيعُونَهَا فَقَالَ مَا أُحِبُّ أَنْ تَفْعَلَهُ فِي مَالِكَ إِنَّمَا الذَّبِيحَةُ اسْمٌ وَ لَا يُؤْمَنُ عَلَى الِاسْمِ إِلَّا الْمُسْلِمُ
6 . تهذيب الأحكام، پیشین، ، ج6، ص161: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْفَضْلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ سَبْيِ الْأَكْرَادِ إِذَا حَارَبُوا وَ مَنْ حَارَبَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ هَلْ يَحِلُّ نِكَاحُهُمْ وَ شِرَاؤُهُمْ قَالَ نَعَمْ.