2022-12-14 10:35 PM
لذت حضور قلب در نماز
در یكی از جنگها كه پیامبر همراه لشكر بودند، در شبی كه پاسبانی لشكر اسلام بر عهدهی عباد بن بُشر و عمّار یاسر بود، نصف اول شب نصیبِ،عباد گردید و نصف دوم نصیب عمار،
پس عمار خوابید و تنها بُشر بیدار بود و مشغول نماز گردید در آن حال یكی از كفار به قصد شبیخون زدن به لشكر اسلام برآمد به خیال اینكه پاسبانی نیست و همه خوابند از دور عباد را دید ایستاده و تشخیص نمیداد كه انسانست یا حیوان یا درخت برای اینكه از طرف او نیز مطمئن شود تیری به سویش انداخت تیر بر پیكر عباد نشست و او اَبداً اعتنایی نكرد،
تیر دیگری به او زد و او را سخت مجروح و خونین نمود باز حركت نكرد تیر سوم زد پس نماز را كوتاه نمود و تمام كرد و عمار را بیدار نمود
عمار دید سه تیر بر بدن عباد نشسته و او را غرق در خون كرده
گفت: چرا در تیر اول مرا بیدار نكردی
عباد گفت: مشغول خواندن سورهی كهف در نماز بودم و میل نداشتم آن را ناتمام بگذارم
و اگر نمیترسیدم كه دشمن بر سرم برسد و صدمهای به پیغمبر برساند و كوتاهی در این نگهبانی كه به من واگذار شده كرده باشم هرگز نماز را كوتاه نمیكردم
اگر چه جانم را از دست میدادم.
سفینه البحار، ج2، ص145.
در یكی از جنگها كه پیامبر همراه لشكر بودند، در شبی كه پاسبانی لشكر اسلام بر عهدهی عباد بن بُشر و عمّار یاسر بود، نصف اول شب نصیبِ،عباد گردید و نصف دوم نصیب عمار،
پس عمار خوابید و تنها بُشر بیدار بود و مشغول نماز گردید در آن حال یكی از كفار به قصد شبیخون زدن به لشكر اسلام برآمد به خیال اینكه پاسبانی نیست و همه خوابند از دور عباد را دید ایستاده و تشخیص نمیداد كه انسانست یا حیوان یا درخت برای اینكه از طرف او نیز مطمئن شود تیری به سویش انداخت تیر بر پیكر عباد نشست و او اَبداً اعتنایی نكرد،
تیر دیگری به او زد و او را سخت مجروح و خونین نمود باز حركت نكرد تیر سوم زد پس نماز را كوتاه نمود و تمام كرد و عمار را بیدار نمود
عمار دید سه تیر بر بدن عباد نشسته و او را غرق در خون كرده
گفت: چرا در تیر اول مرا بیدار نكردی
عباد گفت: مشغول خواندن سورهی كهف در نماز بودم و میل نداشتم آن را ناتمام بگذارم
و اگر نمیترسیدم كه دشمن بر سرم برسد و صدمهای به پیغمبر برساند و كوتاهی در این نگهبانی كه به من واگذار شده كرده باشم هرگز نماز را كوتاه نمیكردم
اگر چه جانم را از دست میدادم.
سفینه البحار، ج2، ص145.