2023-04-09 09:10 PM
در سالهای نخست انقلاب، در مسجد محل، دانشجوی انقلابی و دینمداری بود که به ما درس قرآن میداد. هر هفته، آیهای را برای ما ترجمه میکرد و دربارۀ آن سخن میگفت.
آیاتی که برمیگزید، همگی آیات جنگ و جهاد بود. هفتهای یکبار هم به حوزۀ علمیۀ شهرمان میرفتیم که تفسیر قرآن بشنویم. استاد حوزوی آن درس نیز گرد آیات جهادی میگشت.
در همان مدرسۀ علمیه، روحانی متقی و فاضلی بود که عصر یکی از روزهای هفته، شرح نهج البلاغه میگفت. او نیز از میان همۀ خطبههای علی(ع) خطبۀ جهاد را برگزیده بود. دوستان دیگرمان هم که به کلاسهای مشابه میرفتند، بیشوکم همینگونه آیات و خطبهها را درس میگرفتند. آن روزها، برای اینکه از کمونیستهای ضد امپریالیسم و از ادبیات چپ، کم نیاوریم، پیوسته در پی آن بودیم که ثابت کنیم دین و کتاب آسمانی ما نيز انقلابی است و سخت مخالف سرمایهداری.
یادم است وقتی اولین بار آیهای را در قرآن دیدم که علیه مترفین (مرفهان) بود، دربهدر دنبال کمونیستهای دبیرستان بودم تا آیه را به آنها نشان دهم و درخشش پیروزیام را در چشمانشان ببینم.
در دهۀ هفتاد اما ورق برگشت. در آن سالها بیشتر نویسندگان و سخنرانان دینی، سخن از توانایی قرآن و دین برای مدیریت جوامع بشری میگفتند. بحث روز، پیشتازی دین در مسابقۀ پیشرفت و سازندگی بود. من نیز در آن سالها کتابی نوشتم به نام «قرآن، کتاب زندگی» که در قم چاپ شد.
امروز بر آنم که آنچه برازنده و در شأن کلام خدا است، پر کردن خلوت انسانها است. خلوت انسانها جایی است که در آن دلها تصفیه میشود و جانها آمادۀ کارهای بزرگ. معنوی کردن دل و جان انسانها، بسیار دشوارتر و البته اساسیتر از هر کار دیگری است.
...
نقد و نظر
آیاتی که برمیگزید، همگی آیات جنگ و جهاد بود. هفتهای یکبار هم به حوزۀ علمیۀ شهرمان میرفتیم که تفسیر قرآن بشنویم. استاد حوزوی آن درس نیز گرد آیات جهادی میگشت.
در همان مدرسۀ علمیه، روحانی متقی و فاضلی بود که عصر یکی از روزهای هفته، شرح نهج البلاغه میگفت. او نیز از میان همۀ خطبههای علی(ع) خطبۀ جهاد را برگزیده بود. دوستان دیگرمان هم که به کلاسهای مشابه میرفتند، بیشوکم همینگونه آیات و خطبهها را درس میگرفتند. آن روزها، برای اینکه از کمونیستهای ضد امپریالیسم و از ادبیات چپ، کم نیاوریم، پیوسته در پی آن بودیم که ثابت کنیم دین و کتاب آسمانی ما نيز انقلابی است و سخت مخالف سرمایهداری.
یادم است وقتی اولین بار آیهای را در قرآن دیدم که علیه مترفین (مرفهان) بود، دربهدر دنبال کمونیستهای دبیرستان بودم تا آیه را به آنها نشان دهم و درخشش پیروزیام را در چشمانشان ببینم.
در دهۀ هفتاد اما ورق برگشت. در آن سالها بیشتر نویسندگان و سخنرانان دینی، سخن از توانایی قرآن و دین برای مدیریت جوامع بشری میگفتند. بحث روز، پیشتازی دین در مسابقۀ پیشرفت و سازندگی بود. من نیز در آن سالها کتابی نوشتم به نام «قرآن، کتاب زندگی» که در قم چاپ شد.
امروز بر آنم که آنچه برازنده و در شأن کلام خدا است، پر کردن خلوت انسانها است. خلوت انسانها جایی است که در آن دلها تصفیه میشود و جانها آمادۀ کارهای بزرگ. معنوی کردن دل و جان انسانها، بسیار دشوارتر و البته اساسیتر از هر کار دیگری است.
...
نقد و نظر