2023-05-23 08:29 AM
إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللهُ و رَسولُه و الَّذِينَ آمَنوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلوةَ وَ يُؤْتُونَ الزكوة و هم راكِعونَ :
پس از اینکه در آیات قبل نهی فرمود از متولی گرفتن یهود و نصاری ، و از تمایل پیدا کردن بسوی آنها ، در اینجا میفرماید که : ولی شما در مرتبه أوّل خـداونـد متعال ، ، و پس از آن رسول گرامی او ، و سپس مؤمنینی که عملاً بدستورهای پیغمبر اکرم با کمال خلوص نیت عمل میکنند ، می باشد .
و ولی : کسی است که قیام کند برای اداره امور دیگری ، و این اداره خواه بمباشرت باشد و یا بوساطت و ولایت کامل و حقیقی در مورد خداوند متعال صدق میکند که قادر مطلق و محیط و بی نیاز و آگاه از همه خصوصیات و صلاح و فساد و خیر و شر و گذشته آینده همه است .
و مرتبه دوم از ولایت برای رسولان خدا است که از لحاظ ذات و خلقت امتیاز برجسته و مخصوصی داشته ، و در مقابل خواسته و برنامه الهى تسليم صرف و فانی ، و هم برای انجام وظائف الهی و تبلیغ و هدایت انسانها مأموریت پیدا گشته می کنند
و این مقام برای اوصیای أنبیاء نیز که از جانب خداوند و رسولان او معین و منصوب می شوند ثابت می شود .
و در مرتبه سوم بعنوان نیابت در نبودن أنبیاء و جانشینان آنها : مؤمنین باشند .
البته آن دسته از مؤمنانی که تسلیم صرف در عقیده و عمل در مقابل أنبياء و أوصياء هستند ، و هیچگونه هویهای نفسانی و جلوه های دنیوی و منافع مادی در وجود آنها نافذ نباشد .
و در این مورد اشتباه بسیار بزرگی برای برخی از افراد رخ می دهد ، و تصوّر می کنند که : منظور پیشوایان روحانی هستند که در جهت ظاهر و از لحاظ علوم رسمی متداول پیشرفته و مرجع مردم باشند ،
در صورتیکه علوم متداول هیچگونه تأثیری در مقام روحانی انسان ندارد ، و بلکه گاهی موجب انحراف و غرور و خودبینی و تمایل بدنیا و تحقیر مؤمنین حقیقی می شود .
آری اگر جهت عناوین ظاهری و مقام معنوی جمع بشود : بسیار مناسب و از هر جهت مورد اعتماد و اطمینان خواهد بود،
چنانکه در تفسیر امام عسکری در ذیل آیه ۷۹ بقره میفرماید :
پس اما کسیکه باشد از فقهاء نگهدارنده نـفـس خـود ، و حفظ کننده دینش ، و مخالف با هوای خود ، و اطاعت کننده أمر مولایش : پس برای عوام امت است که از او پیروی و تقلید کنند ،
و این صفات نمیباشد مگر در بعضی از فقهای شیعه نه در همه آنها .
این حدیث شريف كاملاً مطابق عقل و برهان بوده ، و حقیقت ولایت مرتبه سوم فقهاء را معرفی میکند .
و باید توجه شود که این چهار صفت و مخصوصاً صفت - مخالفت با هوای ، اگر محقق نگردد : هرگز ولایتی برای او نخواهد بود ، اگرچه بقول مصباح الشریعه ( شَقَّ الشعر بمتشابهاتِ العِلم ) باشد .
آری اگر حفظ نفس و اطاعت أمر مولی و مخالفت با هوی نبوده ، و تنها در جهت علوم رسمی تخصصی باشد :روی قاعده موجب طغیان بیشتر و دوری زیادتر از حق خواهد بود ، ( لا يَزِيدُ الّا بعداً ) .
هرگز صحیح نیست که خداوند متعال امور مردم عوام را بچنین افراد غیر مطمئن واگذاشته و آنها را اولیاء قرار بدهد
و از این لحاظ است که در این مرتبه بعنوان - مؤمنين ، ذکر شده اند ، نه بعنوان - علماء یا فقهاء ، یا محدّثین ، زیرا بطور کلّی باید تحت عنوان إيمان و معرفت اسم برده شوند ، نه علم .
پس از اینکه در آیات قبل نهی فرمود از متولی گرفتن یهود و نصاری ، و از تمایل پیدا کردن بسوی آنها ، در اینجا میفرماید که : ولی شما در مرتبه أوّل خـداونـد متعال ، ، و پس از آن رسول گرامی او ، و سپس مؤمنینی که عملاً بدستورهای پیغمبر اکرم با کمال خلوص نیت عمل میکنند ، می باشد .
و ولی : کسی است که قیام کند برای اداره امور دیگری ، و این اداره خواه بمباشرت باشد و یا بوساطت و ولایت کامل و حقیقی در مورد خداوند متعال صدق میکند که قادر مطلق و محیط و بی نیاز و آگاه از همه خصوصیات و صلاح و فساد و خیر و شر و گذشته آینده همه است .
و مرتبه دوم از ولایت برای رسولان خدا است که از لحاظ ذات و خلقت امتیاز برجسته و مخصوصی داشته ، و در مقابل خواسته و برنامه الهى تسليم صرف و فانی ، و هم برای انجام وظائف الهی و تبلیغ و هدایت انسانها مأموریت پیدا گشته می کنند
و این مقام برای اوصیای أنبیاء نیز که از جانب خداوند و رسولان او معین و منصوب می شوند ثابت می شود .
و در مرتبه سوم بعنوان نیابت در نبودن أنبیاء و جانشینان آنها : مؤمنین باشند .
البته آن دسته از مؤمنانی که تسلیم صرف در عقیده و عمل در مقابل أنبياء و أوصياء هستند ، و هیچگونه هویهای نفسانی و جلوه های دنیوی و منافع مادی در وجود آنها نافذ نباشد .
و در این مورد اشتباه بسیار بزرگی برای برخی از افراد رخ می دهد ، و تصوّر می کنند که : منظور پیشوایان روحانی هستند که در جهت ظاهر و از لحاظ علوم رسمی متداول پیشرفته و مرجع مردم باشند ،
در صورتیکه علوم متداول هیچگونه تأثیری در مقام روحانی انسان ندارد ، و بلکه گاهی موجب انحراف و غرور و خودبینی و تمایل بدنیا و تحقیر مؤمنین حقیقی می شود .
آری اگر جهت عناوین ظاهری و مقام معنوی جمع بشود : بسیار مناسب و از هر جهت مورد اعتماد و اطمینان خواهد بود،
چنانکه در تفسیر امام عسکری در ذیل آیه ۷۹ بقره میفرماید :
پس اما کسیکه باشد از فقهاء نگهدارنده نـفـس خـود ، و حفظ کننده دینش ، و مخالف با هوای خود ، و اطاعت کننده أمر مولایش : پس برای عوام امت است که از او پیروی و تقلید کنند ،
و این صفات نمیباشد مگر در بعضی از فقهای شیعه نه در همه آنها .
این حدیث شريف كاملاً مطابق عقل و برهان بوده ، و حقیقت ولایت مرتبه سوم فقهاء را معرفی میکند .
و باید توجه شود که این چهار صفت و مخصوصاً صفت - مخالفت با هوای ، اگر محقق نگردد : هرگز ولایتی برای او نخواهد بود ، اگرچه بقول مصباح الشریعه ( شَقَّ الشعر بمتشابهاتِ العِلم ) باشد .
آری اگر حفظ نفس و اطاعت أمر مولی و مخالفت با هوی نبوده ، و تنها در جهت علوم رسمی تخصصی باشد :روی قاعده موجب طغیان بیشتر و دوری زیادتر از حق خواهد بود ، ( لا يَزِيدُ الّا بعداً ) .
هرگز صحیح نیست که خداوند متعال امور مردم عوام را بچنین افراد غیر مطمئن واگذاشته و آنها را اولیاء قرار بدهد
و از این لحاظ است که در این مرتبه بعنوان - مؤمنين ، ذکر شده اند ، نه بعنوان - علماء یا فقهاء ، یا محدّثین ، زیرا بطور کلّی باید تحت عنوان إيمان و معرفت اسم برده شوند ، نه علم .